امروز بین تمام دیروزهایم گم شده ام و به امید فرداها ، اکنون را با تو میخواهم .
چشمان بی سو و دستان سرد من ، نفسهای گرم وشمیم نوازشگر تو را می طلبد.
با من بمان ! شاید فرصتی نباشد برای تولدی دیگر .